ماهنامه خط صلح – ۶ فوریه (۱۷ بهمن) روز جهانی توقف ناقص سازی جنسی زنان در جهان است. سازمان ملل تخمین زده است که بالغ بر ۲۰۰ میلیون زن و دختر در حال حاضر ختنه شده اند که بخش یا تمامی از اندام تناسلی آن ها بریده شده یا آسیب دیده است. هم چنان هرساله بیش از ۳ میلیون دختر در سنین نوزادی تا ۱۵ سال وجود دارند که در خطر ختنه شدن قرار دارند. در حالی که ناقص سازی جنسی زنان عمدتاً در ۳۰ کشور آفریقایی، خاورمیانه ای و آسیایی رخ می دهد، به دلیل حجم مهاجرین به سمت سایر کشورها تبدیل به یک موضوع جهانی شده است.
از دیدگاه سازمان بهداشت جهانی، ناقص سازی جنسی زنان عملی است که به دلایل غیر پزشکی و با عوارض طولانی مدت فیزیکی، روانی انجام می شود. سخنگوی سازمان بهداشت جهانی اعلام کرده است که اگر ناقص سازی جنسی زنان با همین روند ادامه پیدا کند، تا سال ۲۰۳۰ حدود ۶۸ میلیون دختر دیگر هم قربانی ختنه خواهند شد.
همان طور که اشاره شد ناقص سازی جنسی زنان در بخش هایی از خاورمیانه هم چنان انجام می شود. در میان کشورهای خاورمیانه نیز ایران می تواند در دسته کشورهایی باشد که در مناطقی از جنوب و غرب آن ناقص سازی جنسی زنان انجام می گیرد. این عمل به صورت سنتی با تیغ ریش تراشی مردانه و توسط زنان محلی انجام می گیرد. میزان برش و آسیب به بافت های اندام تناسلی به آموزش دایه های محلی بستگی دارد؛ این که آن ها این عمل را از چه کسی یاد گرفته باشند و پیشینیان آن ها نیز آن را چگونه انجام می داده اند. بنابراین نوع انجام عمل از روستایی به روستایی دیگر می تواند کاملاً متفاوت باشد. از طرفی قشر دیگری که لازم است آموزش های لازم در زمینه عوارض ناقص سازی جنسی زنان را کسب کنند، ماماهای تحصیل کرده هستند. چراکه برخی از ماماها جهت گذراندن طرح و یا خدمت راهی مناطقی می شوند که هم چنان ناقص سازی جنسی زنان در آن رواج دارد. وظیفه این دسته می تواند آگاه سازی زنانی باشد که جهت مراقبت های بارداری و زایمان به طور دائم به مراکز درمانی مراجعه می کنند. اما سوال این جاست که ماماهای تحصیل کرده تا چه حد نسبت به ناقص سازی جنسی زنان آگاهی دارند؟
اخیراً در پژوهشی که توسط زهرا بستانی خالصی و همکارانش صورت گرفته، میزان آگاهی ماماهای ایران نسبت به ناقص سازی جنسی زنان سنجیده شده است. این که ماماهای تحصیل کرده تا چه حد نسبت به این موضوع آگاهی دارند تا در شرایطی که قربانی یا فرد در معرض خطر نیازمند کمک و راهنمایی بود، بتوانند خدمات مناسب را ارائه دهند. در این پژوهش در مجموع ۱۶۸ ماما شرکت داشتند که یافته ها توسط پرسشنامه جمع آوری شده است. تنها ۲۰٫۲۳ درصد شرکت کنندگان دانش خوبی نسبت به ناقص سازی جنسی زنان داشتند و ۴۱٫۶۷ درصد نگرشی تقریبی نسبت به این عمل داشتند و حدود ۳٫۵۸ درصد به هیچ عنوان اطلاعات نداشتند. هم چنین رابطه معناداری بین نگرش و سن، تجربه کافی و محل کار وجود نداشت. این پژوهش نشان می دهد که برای افزایش دانش ماماها و بهبود نگرش آن ها نسبت به ناقص سازی جنسی زنان، ایجاد استزاتژی های موثر احساس می شود.
امسال نیز کمپین گام به گام تا توقف ناقص سازی جنسی زنان در ایران با هشتگ #گامی_به_توقف تجربه های زنان، مطالبی در این زمینه را منتشر خواهد کرد.
طبق روال کمپین گام به گام تا توقف ناقص سازی جنسی زنان در ایران هر ساله مطالبی از مخاطبان منتشر می کند. در ادامه نیر دلنوشته تازه ای از یکی از مخاطبان در نظر گرفته شده است. با این امید که سنت های غلط هر چه زودتر به پایان برسند.
***
پنج، شیش ساله بودم…
از آن اتفاق سال ها می گذرد. چیزی حدود بیست ت ت ت سال… و به تنهایی در آغوش کشیدم، بار سنگین بغض ها، گریستن ها و مضطرب شدن هایی که عنان از کف چنانم می داد که سر تا پا وحشت می شدم و قلبم چنان به تپش می افتاد و می لرزیدم به خود، که پاهایم سست شده رهایم می کرد و دست هایم منقبض شده به چنگم می گرفت.
کوچک بودم… هر آن چه التماس و تلاش لازم بود به جان بستم. از چشمانم ساعت ها فرویش ریختم. حتی گریختم… اما ابله جماعتی که گیرشان افتاده بودم بازگرداندنم تا با تیغی در دست، به نام سنت بر جسم و روح و روانم حک کنند زنانگی و نجابتم را!
من آن روز از نجات خود درماندم. رهایم کردند وقتی تن نحیفم، بسته در خون در گوشه ای از هال به دور ملافه ای از درد به خود می پیچید… و من غرق در اشک، بی صدا، مضطرب و ترسان فقط می گریستم… و آن ها که خرسند خیال می بافتند از به حد رساندن حجب و حیا در من!
و من… منِ خسته ملول، که تا سال ها بعد هم ندانستم چه مرگم می شود وقتی لبه بران تیزی را، هم چون کابوس دهشتناکی چنان متصور می شوم که جلوی دیدگانم همه چیز غرق در خون در فجیع ترین حالت ممکن بریده می شود و تمام وجودم را به رعشه می اندازد!
زنان بسیاری آن روز را با من زیسته اند. به یاد می آوریم یکدیگر را در رنجی که هنوز برایمان تمام نشده است. تا در امروزی که بهانه ای شده برای از دست دادن زنجیرهایی که به وجودمان بستند و برای پرده برداشتن از خشونت های آشکار و نهانی که از زن بودنمان بر روح و روان مان کشیدند هم دیگر را فرا خوانیم، تا پژواک سکوت خود و همه زنانی باشیم که به مدارا با خشونت، سال هاست که سازش یافته ایم.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر