توضیح مفاد 2 اعلامیه
جهانی حقوق بشر و وضعیت زنان در ایران
طبق ماده 2 اعلامیه
جهانی حقوق بشر همه انسانها بی هیچ تمایزی اعم از نژاد- رنگ- جنسیت- زبان- مذهب-
عقاید سیاسی یا هر عقیده دیگر- خاستگاه اجتماعی و ملی- وضعیت دارایی- محل تولد یا
در هر جایگاهی که باشند سزاوار تمامی حقوق و ازادیهای مطرح در این اعلامیه اند. به
علاوه میان انسانها براساس جایگاه سیاسی- قلمرو قضایی و وضعیت بین المللی مملکت یا
سرزمینی که فرد به ان متعلق است فارغ از سرزمین وی مستقل یا تحت هرگونه محدودیت در
حق حاکمیت خود باشد- هیچ تمایزی وجود ندارد.
طبق این ماده چرا خشونت
علیه زنان همچنان ادامه دارد
قوانین مقصرند یا
فرهنگ!
همانطور که میدانیم زن
در قانون اساسی تنها در چارچوب تشکیل بنیادهای اسلامی- قانونی و مشروع میباشد ولی
متاسفانه به شیوه مستقل به حقوق زنان نپرداخته است بلکه بیشتر به عنوان ابزاری
برای رسیدن به اهداف خود به ان مینگرند. اینجاست که قانون اساسی ناهمخوانی خود را با
حقوق بشر به طور کامل نشان میدهد.
اگرچه اغلب کارشناسان
خشونت علیه زنان در ایران را با فرهنگ مردسالار رایج در جامعه مرتبط میدانند اما
قوانین یا سیاست گذاریهای تبعیض امیز را هم در تشدید این نوع خشونت و نیز ناکامی
تلاشها برای رفع ان به شدت تاثیرگذار میدانند. به گفته بسیاری از فعالان حقوق زنان
در ایران- شماری از قوانین وضع شده در ایران در دهه های اخیر عملا بر ابعاد
تبعیضهای جنسیتی علیه زنان افزوده اند و تشدید خشونت علیه انان را بیش از پیش دامن
زده اند.
در قوانین مجازاتهای
اسلامی مثل شلاق زدن- سنگسار و دستگیریهای مربوط به روابط خارج از ازدواج- نحوه ی
رفتار با زنان خشونت امیزتر است. دستگاههای دولتی و قضایی هم با زن به عنوان موجود
فرودست رفتار میکنند حتی قتلهای ناموسی که قبل از انقلاب در شهرهای جنوبی و غربی
کشور روی میداده اینک به شهرهای بزرگ و تهران نیز کشیده شده است. فعالان حقوق زنان در ایران
علت این امر را کنترل مرد بر زن- برادر بر خواهر و پدر بر دختر میدانند.
فعالان زنان از چند سال
پیش عمده تلاش خود را بر اگاهی دادن به زنان و نیز تغییر قوانین تبعیض امیز متمرکز
کرده اند. قوانینی که کشتن زن به دلیل داشتن رابطه با مرد دیگر- اجبار زن به
برقراری رابطه جنسی با شوهر- کتک زدن زن توسط شوهر-محدودکردن رفت و امدهای او- منع
زن از ادامه تحصیل و کار- جلوگیری از خروج زن از کشور توسط شوهر و بسیاری خشونتهای
دیگر را مجاز و قانونی کرده است.
اما از طرفی تجاوز به
زن به هر علتی جایگاهی در ایران نداره و ازهیچ قانونی نمیتوان انرا پیگیری کرد حتی
خیلی از زنان به علت شرم و حیا قادر به شکایت و حتی صحبت در این زمینه نیستند چه
برسه به پیگیری قانونی!!!
پس از انتخابات و فاش شدن تجاوزات جنسی در
زندانها این مساله پررنگتر شد. پس از نامه های مهدی کروبی در این زمینه و پخش
فیلمهایی از قربانیان تجاوز جنسی در اینترنت- سازمان مدافع حقوق بشر و زنان بیش از
پیش فعال شدند.
مساله تجاوز به زنان
فقط منحصر به دستگیر شدگان پس از انتخابات نبوده و نیست بلکه در روز 13 ابان در
حالی که هزارها نیروی پلیس و امنیتی در مرکز شهر در حال پراکنده کردن مخالفان با
باتوم و گاز اشک اور بودند 6 مرد در خودرو به زنی تجاوز کردند که البته این ماجرا
هم به مجلس کشیده شد اما ایا عاملان ان واقعا مجازات شدند!
شیرین عبادی برنده
جایزه صلح نوبل اعلام کرد که تجاوز جنسی چه در زمان جنگ و چه در زمان اعتراضات
خیابانی مصداق جنایت علیه بشریت است و عاملان ان باید مورد پیگرد قرار بگیرند.
لزوم اصلاح قوانین
تبعیض امیز در سخنان میر محمد صادقی نیز تاکید شده.حسین میر محمدصادقی استاد
دانشگاه و سخنگوی سابق قوه قضاییه بوده است. به گزارش سایت سازمان دفاع از
قربانیان خشونت- میرمحمد صادقی ضمن اشاره به تلاشهایی که در سطح بین المللی برای
جبران کاستی های گذشته صورت گرفته- اعلامیه و دستورالعمل وین صادر شده از سوی
کنفرانس جهانی حقوق بشر در ژوئن 1993- و اعلامیه و دستورالعمل پکن صادره از سوی
چهارمین کنفرانس سازمان ملل متحد در مورد زنان در سپتامبر 1995 را از نمونه های
این تلاشها دانست. در این اسناد بر لزوم مبارزه با ارتکاب خشونتهای جنسی علیه زنان
تاکید شده است.
به گفته میر محمد صادقی
امروزه شاید بتوان گفت که برخی از مصادیق خشونت و تبعیض جنسیتی حتی میتواند ویژگی
های لازم را برای انکه یک جرم بین المللی مثلا نسل کشی- جنایت علیه بشریت یا جنایت
جنگی محسوب شود- دارد. او یاداور شد که ایران نیز به عنوان بخشی از جامعه ی بین
المللی نمیتواند به این تحولات بین المللی بیتوجه و بی اعتنا باشد.
از طرفی شصت و سومین
نشست مجمع عمومی سازمان ملل متحد با تصویب قطعنامه ای از نقص حقوق بشر در ایران
ابراز نگرانی کرد . این قطعنامه از ایران میخواهد به شکنجه و ازار بازداشت شدگان-
اعدام نوجوانان- سنگسار- سرکوب خشونت بار فعالان حقوق زنان- تبعیض علیه اقلیتهای
مذهبی- ازار بهاییان- و محدودیت ازادی مذهب و عقیده پایان دهد.
اما در مقابل همه این
قطعنامه ها و دستورالعملهای بین المللی چهاردهه است که جمهوری اسلامی تلاش میکند
الگوی مورد تایید خود را به خورد زنان بدهد اگرچه که تاکنون موفق نبوده اما مقاومت
زنان در برابر ارزشهای حکومتی هم هرگز حرکتی فراگیر نشده است.
حتی رسانه ملی هم تلاش
میکند که الگوی (زن شایسته) که مورد تاکید مقامات حکومتی است را به جامعه زنان
تحمیل کند اما زنان جامعه ای که پس از 39 سال اموزش ارزشها حاضر به پذیرش الگوی حکومتی
نیستند- سرکوب و تحقیر شدند.محبوبه عباسقلی زاده روزنامه نگار و فعال حقوق زنان
میگوید سرکوب زنانی که برای ازادی های فردیشان مبارزه میکنند- برای حکومت هزینه ای
ندارد اما همزمان میتواند توجه افکار
عمومی را از مشکلات بزرگتر منحرف میکند.
مثل بازداشت یک دختر
نوجوان به دلیل انتشار ویدیوی رقص در شبکه اجتماعی اینستاگرام و اجبار او به
اعتراف و پخش این اعتراف اجباری در رسانه
ملی بازتاب گسترده ای در شبکه های اجتماعی و رسانه های بین المللی داشته است.
اگرچه مدیرکل روابط عمومی صدا و سیما میگوید که مردم خود خواستار پخش اعترافات
بازداشتیهای اینستاگرامی بودند و مقامات قضایی درخواست داشته اند که موضوع این
افراد حتما رسانه ای شود اما ما که میدانیم همه اینها صحنه سازیهایی برای منحرف
کردن و درگیر کردن اذعان عمومی از اتفاقات مهم جامعه است که در حال وقوع میباشد و
به این وسیله مردم را به اصطلاح سرگرم یکسری مسائل پیش پا افتاده تر میکنند.
رهبر جمهوری اسلامی
ایران هم علنا در مورد انتقاد از سند یونسکو اعلام کرده بود که اینجا جمهوری
اسلامی ایران است و در این کشور مبنا اسلام و قران است اینجا جایی نیست که سبک
زندگی معیوب و ویرانگر و فاسد غربی بتواند اعمال نفوذ کند. در نظام جمهوری اسلامی
پذیرش چنین سندی معنا ندارد. این حرف یعنی ما هیچ توجهی به این اسناد و
دستورالعملها نداریم و طبق همه این سالها انها را نقض کرده اند و نسبت به اعلامیه
های حقوق بشر یا یونسکو بی توجه بوده اند.
اما مگر نه اینکه طبق اعلامیه 2 حقوق بشرهرانسانی
میتواند ازادانه زندگی کند و ازتمامی حقوق ذاتی بهره مند شود پس چگونه است که این
خشونتها و محدودیتها هنوز هم به قوت خود پابرجاست و فقط شکل ان با توجه به تغییر سبک
زندگی تغییر کرده!!!
مگر نه اینکه هرکسی جدا
از جنسیت میتواند بدون محدودیت و با توجه به قوه تفکر و تصمیم گیری خود انتخاب کند
هرچند اشتباه پس اینهمه کنترل برای زنان برای چیه! چرا نباید در هیچ دوره ای ازادانه
زندگی کنند و همیشه اسیر یکسری قوانین نابحق و ناعادلانه بوده اند!
تاکی
باید شاهد نقض حقوق بشر باشیم بخصوص در مورد زنان. چرا نباید حداقل درصدی از اجرا
شدن اعلامیه های حقوق بشر را در کشورمان شاهد باشیم و بجای پیشرفت باید روز به روز
شاهد پسرفت ان باشیم!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر